رئیس سازمان تامین اجتماعی در مصاحبه اخیری که داشته عنوان کرده که سن بازنشستگی و تغییر مبنای محاسبه مستمری را اجتنابناپذیر است و آنها را قسمتی از بسته اصلاحی صندوقها دانسته است. اکبر شوکت (فعال کارگری و عضو سابقه هیات امنای تامین اجتماعی) در واکنش به این اظهارات گفت: گرفتن چنین تصمیماتی و افزایش سن بازنشستگی نشانگر ناتوانی مدیران سازمان است. البته پیشتر هم این روال حاکم بوده است، اعتقاد بنده این است که وقتی به آدمهای توانمند توجه و اعتنا نمیشود و وقتی به سهجانبهگرایی و استفاده از نظرات شرکای اجتماعی ارزشی داده نمیشود. آسانترین راه را انتخاب میکنیم و این راه، کم گذاشتن برای مردم است.
عضو اسبق هیات امنای تامین اجتماعی میافزاید: در طی سالیان متوالی از طرف افراد صاحبنظر در این حوزه راهکارهای زیادی برای حل این مشکلات ارائه شده اما امروز همه این راهکارها کنار گذاشته شده و به جای حل ریشهای مشکلات راهکاری همچون افزایش سن بازنشستگی در کانون توجه قرار گرفته است!
اکبر شوکت معیار افزایش سن امید به زندگی را بیمعنی دانست و گفت: مگر برای کارگران چه اتفاقی افتاده که برخی میگویند امید به زندگی بالا رفته است؟ بررسیها نشان میدهد حقوق دریافتی کارگران یک سوم خط فقر رسمی است، آیا کارگران رفاه درخور شأن دارند و یا زمان کافی برای حضور در جمع خانواده و تفریح را دارند که برخی از افراد تاکید دارند سن امید به زندگی افزایش پیدا کرده است؟ براساس کدام معیار میگویند امید به زندگی بالا رفته است؟ امروز سرانه مصرف گوشت در مقایسه با بیست سال پیش کاهش ۹۰ درصدی داشته است و کارگران به صورت میانگین ۳ تا ۴ کیلو گوشت مصرف میکنند.
شوکت باتاکید براینکه نباید چشمها را بر روی واقعیتها بست، گفت: اینکه درمان مستقیم کفاف نیازها را نمیدهد و کارگران و بازنشستگان مجبورند روی به بیمههای تکمیلی بیاورند خود مشکل بزرگ دیگری است. همه اینها نشان دهنده آن است که کارگران و بازنشستگان از رفاه کافی برخوردار نیستند. پس نمیتوان با قاطعیت از افزایش سن امید به زندگی صحبت کرد.
وی با انتقاد از سیاست روسای تامین اجتماعی گفت: به احتمال زیاد این افراد اطرافیان خود را ملاک قرار میدهند؛ متاسفانه مدیران دغدغه کارگران را درک نمیکنند چراکه خود این افراد از رفاه و زندگی خوبی بهرهمند هستند.
شوکت عضو سابق هیأت امنای تامین اجتماعی تاکید کرد: صددرصد چندین روش بهتر برای خروج سازمان از این وضعیت وجود دارد؛ اصلیترین و مهمترین روش این است که ضریب پیشتیبانی سازمان را روز به روز افزایش دهیم. این ضریب هماکنون بین ۴ تا ۵ است اما باید به نقطه سربهسر برسد، به این شکل که ضریب پشتیبانی ۶ به یک شود، یعنی در ازای یک بازنشسته شش شاغل وجود داشته باشد.
وی ادامه داد: برای رسیدن به این نقطه باید هم تبلیغات صحیحی انجام داد و هم بسته پیشنهادی در اختیار مردم و دولت قرار داد. به عنوان مثال میتوان بخشی از یارانهها را به بیمه شدن زنان خانهدار تخصیص داد. یا به عنوان مثال دیگر میتوان به سوی پیاده کردنِ بیمه فراگیر ایرانیان رفت؛ این موضوع چندین سال است در معاونت رفاه مطرح شده ولی به نتیجه خاصی نرسیده است.
اکبر شوکت گفت: امروز معاونت رفاه به حال خود رها شده است و هیچ اظهارنظری در حوزه تامین اجتماعی ندارد و نکته جالبتر این است که هیأت امنای سازمان تامین اجتماعی از معاونت رفاه به معاونت اقتصادی منتقل شده است. یعنی مرکز تفکرات ما از مسائل اجتماعی خارج و به سوی مسائل اقتصادی چرخیده است.
اکبر شوکت تاکید کرد: فرهیختگان این حوزه باید راهکار خود را ارائه بدهند؛ باتوجه به شرایط حاکم، ضریب پشتیبانی را حتما باید بهبود ببخشیم. افزایش سن بازنشستگی ظلم آشکار در حق کارگران است.
شوکت به بازنشستگی پیش از موعد مشاغل سخت و زیانآور نیز اشاره کرد و گفت: براساس قانون، کارفرما طی دو سال باید محیط کار را از آلودگی پاک کند و آن را ایمن سازد؛ یعنی باید ظرف دو سال شغل را از سخت و زیانآوری خارج کند اما این قانون به هیچ عنوان اجرایی نمیشود. وقتی به چنین قانونی توجه نمیشود اولین ضربه را کارگر و سپس تامین اجتماعی میخورد. هیچ کارگری تمایل به کار در فضا و محیط سخت و زیانآور ندارد چراکه این کارگران دچار مشکلات زیادی میشوند.
وی بیان کرد: موضوع اعتراض دائم به بازنشسته شدن افراد در سن ۴۰ سالگی به هیچ عنوان منصفانه نیست، این افراد معمولا بعد از بیست سال کار دچار فرسودگی جسمی و روحی میشوند و با بیماریهای بسیار زیادی دست و پنجه نرم میکنند.
شوکت عضو سابق هیأت امنای تامین اجتماعی تاکید کرد: باید به دنبال حذف و اصلاح مشاغل سخت و زیانآور باشیم نه اینکه برای کاهش بازنشستگی پیش از موعد معافیت بازنشستگی را از ۱۰ سال به ۵ سال تقلیل دهیم! شغلی که باعث ایجاد سرطان بین مردم میشود دیگر به چه دردی میخورد؟
وی در ادامه با بیان یک مثال این چنین صحبتهای خود را ادامه میدهد: دستگاههای مورد نیاز برای صنعت فرش از کشور آلمان وارد میشود و بعد ما فرش را تولید میکنیم و دوباره به آلمان ارسال میکنیم! آیا آلمانیها خودشان نمیتوانستند فرش تولید کنند؟ البته که میتوانستند، ولی ترجیح دولت آلمان این است که شغلیهای که به کارگر آسیب میرساند را حذف کنند. این مشاغل در کنار اینکه باعث از دست رفت سرمایه انسانی میشود در ادامه هزینههای بسیاری را روی دست دولت و سازمان بیمهگر میگذارد.
شوکت با اشاره به صبحتهای چند وقت اخیر رئیس سازمان تامین اجتماعی و تاکید بر زدودنِ شرایط سخت و زیانآور از محیطهای کار گفت: بنده در واقعیت چنین چیزی را ندیدم؛ اگر این برنامه مدنظر باشد باید به دنبال شناسایی کامل مشاغل سخت و زیانآور و ارائه بسته جامع و یکپارچه برای حل این مسئله باشند ولی تاکنون چنین اتفاقی رخ نداده است.
شوکت تصریح کرد: کارگر شاغل در مشاغل سخت و زیانآور نباید روزانه بیشتر از ۴ ساعت کار کند و براساس قانون باید بیست ساله بازنشست شود تا آسیب کمتری به این شخص وارد شود. همانطور که گفتم کار در این مشاغل در وهله اول به کارگر و در ادامه به تامین اجتماعی آسیب میزند.
وی گفت: تا جایی که ما از برنامههای سازمان تامین اجتماعی باخبر هستیم آنها در پی حل ریشهای این مسائل نیستند. هدف این افراد کاهش مشاغل سخت و زیانآور نیست بلکه هدف آنها کاهش معافیتهای این مشاغل است.
شوکت در خاتمه سخنان خود گفت: تاکید ما این است که مسئله را به طور کلی حل کنند نه اینکه صورت مسئله را پاک کنند. تصمیمی که سازمان در پیش گرفته است در حقیقت پاک کردنِ صورت مسئله است. اعتقاد بنده این است که هر مدیری که به جای حل مسئله به دنبال پاک کردن صورت مسئله باشد، ناتوان است. این تصمیماتِ غیرکارشناسانه مصداق بارز ظلم به اقشار ضعیف جامعه است.