پایان قرارداد یا کار موقت بیکاری غیرارادی محسوب نمیشود
رای وحدت رویه شماره ۹۷ مورخ ۱۳۸۲/۳/۴ هیات عمومی دیوان عدالت اداری در خصوص این که انقضاء مدت قرارداد موقت یا اتمام کار موقت از مصادیق بیکاری بدون میل و اراده کارگر محسوب نمیشود
کلاسه پرونده: ۴۴۶/۸۱
شاکی: آقای یوناتن بت کلیا
موضوع: اعلام تعارض آراء صادره از شعب اول و دوم تجدیدنظر دیوان عدالت اداری
تاریخ رای: یکشنبه ۴ خرداد ۱۳۸۲
شماره دادنامه: ۸۲/۹۷
مقدمه:
الف-۱- شعبه نوزدهم در رسیدگی به پرونده کلاسه ۷۹/۱۱۱۲ موضوع شکایت آقای قوستان تمرزی به طرفیت شعبه ۱۴ سازمان تامین اجتماعی به خواسته بیمه بیکاری به شرح دادنامه شماره ۸۰۷ مورخ ۱۳۸۰/۵/۱۵ چنین رای صادر نموده است. اولا شاکی کارگر شرکت تعاونی مسکن کارکنان صدا و سیما بوده که هنوز هم شرکت مزبور وجود دارد. ثانیا در رای مورخ ۱۳۷۸/۴/۱۶ هیات تشخیص اشاره به خارج از میل و اراده کارگر شده است. ثالثا فرم درخواست برقراری مقرری بیمه بیکاری و طبق فرم نمونه ۱ و ۴ مشارالیه از سوی اداره کار به سازمان یاد شده معرفی میگردد و در این رابطه مدلول ماده ۳ آیین نامه اجرایی قانون بیمه بیکاری حکایت از آن دارد که تشخیص بیکاری بدون میل و اراده و تاریخ وقوع بیکاری به عهده واحد کار و امور اجتماعی محل است. رابعا مضامین نامه شماره ک ۱۰۱۳۰ مورخ ۱۳۷۸/۶/۲۱ کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار استان تهران که در بخشی از آن آمده است آقای قوستان تمرزی بیمه شده تامین اجتماعی و اخراجی از شرکت تعاونی مسکن کارکنان صدا و سیما که هیات اداره کار تهران بزرگ ایشان را محق دریافت بیمه بیکاری دانسته و بالاخره با در نظر گرفتن مرابت معروضه و اثبات این موضوع که نام برده بدون میل و اراده بیکار گردیده و کارفرمای شاکی شرکت تعاونی مسکن کارکنان صدا و سیما بوده و اینکه دلیلی دایر بر کارگر پروژه خاصی بوده و در پرونده مشهود نگردید و در رای هیات تشخیص اشاره به اخراج وی گردیده و در نهایت دفاعیات اداره خوانده موجه تشخیص نگردید نتیجتا حکم به ورود شکایت فوق التوصیف آقای قوستان تمرزی صادر و اعلام میگردد.
الف-۲- شعبه اول تجدید نظر دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده کلاسه ت ۱۳۳۶/۸۰/۱ موضوع تقاضای تجدید نظر سازمان تامین اجتماعی به خواسته تجدید نظر در دادنامه شماره ۸۰۷ مورخ ۱۳۸۰/۵/۱۵ به شرح دادنامه شماره ۱۸۴۰ مورخ ۱۳۸۱/۹/۲۸ چنین رای صادر نموده است اعتراض سازمان تامین اجتماعی نسبت به دادنامه ۸۰۷ مورخ ۱۳۸۰/۵/۱۵ صادره از شعبه ۱۹ دیوان وارد است زیرا با بررسی پرونده تجدید نظر خوانده از کارکنان قراردادی شرکت تعاونی مسکن کارکنان صدا و سیما بوده که از تاریخ ۱۳۷۸/۳/۳۱ به علت اتمام پروژه بیکار شده است و ماده ۲ قانون بیمه بیکاری مصوب ۲۶ شهریور ماه ۱۳۶۹ بیکار از نظر این قانون بیمه شدههایی است که بدون میل و اراده بیکار شده و آماده کار باشد و کارگران با قرارداد کار معین با مدت معینی از شمول قانون بیمه بیکاری خارج میباشند لذا ضمن فسخ دادنامه بدوی شماره ۸۰۷ مورخ ۱۳۸۰/۵/۱۵ رای به رد شکایت تجدید نظر خوانده (شاکی بدوی) صادر و اعلام میگردد.
ب -۱- شعبه ۱۶ در رسیدگی به پرونده کلاسه ۷۹/۱۱۹۷ موضوع شکایت آقای جعفر مهرپرور به طرفیت شعبه ۱۴
سازمان تامین اجتماعی به خواسته الزام خوانده به پرداخت بیمه بیکاری به شرح دادنامه شماره ۱۰۱۸ مورخ ۱۳۷۹/۷/۱۶ چنین رای صادر نموده است با توجه به پاسخ و دفاعیات مشتکی عنه در جلسه ۱۳۷۹/۱۲/۱۲ دادگاه عمومی تهران مبنی بر اینکه اخراج شاکی از کار بلحاظ پایان پروژه بوده است. نمیتواند مشمول مقررات استفاده از بیمه بیکاری بوده باشد نظر به اینکه اولا پایان پروژه در اختیار شاکی نمیباشد و بیکاری وی در اثر پایان پروژه از مصادیق بارز خارج از اختیار بودن بیکاری است ثانیا تشخیص خارج از اراده بودن بیکاری نیز به عهده وزارت کار و امور اجتماعی است و اداره کار و امور اجتماعی کرج نیز پس از بررسی موضوع نسبت به معرفی شاکی جهت استفاده از بیمه بیکاری به سازمان تامین اجتماعی اقدام نموده است و نظر به اینکه از طرف نماینده مشتکی عنه نیز هیچ گونه مدرکی درباره موقت بودن رابطه کارگری و کارفرمایی ارائه نگردیده است علی هذا حكم به ورود شکایت شاکی و برقراری حق بیمه بیکاری با ضوابط قانون بیمه بیکاری و آیین نامه اجرایی آن صادر میگردد.
ب -۲- شعبه دوم تجدید نظر در رسیدگی به پرونده کلاسه ت ۲/۷۹/۱۷۶۶ موضوع تقاضای تجدید نظر سازمان تامین اجتماعی بخواسته تجدید نظر در دادنامه شماره ۱۰۱۸ مورخ ۱۳۷۹/۷/۱۶ صادره از شعبه ۱۶ دیوان به شرح دادنامه شماره ۱۲۳۰ مورخ ۱۳۸۰/۱۱/۳۰ چنین رای صادر نموده است تجدید نظر مردود است زیرا تجدید نظر خوانده که کارگر قراردادی شرکت تعاونی مسکن کارکنان صدا و سیما بوده به علت پایان پروژه بیکار شده و همانطوری که در رای استدلال شده و محتویات پرونده و مدارک موجود در آن حکایت دارد پایان پروژه در اختیار شاکی نبوده بنابراین از مصادیق بارز بدون میل و اراده میباشد و با تنظیم و تکمیل فرم درخواست مقرری بیمه بیکاری در مهلت یک ماهه مقرر در ماده ۷ آیین نامه اجرایی قانون بیمه بیکاری و ارائه آن به واحد کار و امور اجتماعی محل در واقع با توجه به تبصره ۲ ماده ۷ آیین نامه فوق الذکر آمادگی خود را برای انجام کار مشابه آن اعلام نموده است و از طرفی با توجه به مدت پرداخت حق بیمه قبل از بیکار شدن و اعلام مراتب ظرف مهلت مقرر به واحد کار و امور اجتماعی واجد شرایط مقرر در ماده ۶ قانون بیمه بیکاری میباشد بنا به مراتب اعتراض موثری که سبب فسخ دادنامه صادره گردد ارائه نشد. بنابراین دادنامه صادره خالی از اشکال تشخیص و تایید میشود.
هیات عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ فوق به ریاست حجت الاسلام والمسلمین دری نجف آبادی و با حضور روسای شعب بدوی و رؤسا و مستشاران شعب تجدید نظر تشکیل و پس از بحث و بررسی و انجام مشاوره با اکثریت آرا به شرح آتی مبادرت به صدور رای مینماید.
رای هیات عمومی
مستنبط از حکم مقرر در ماده ۲ قانون بیمه بیکاری مصوب ۱۳۶۹ در ردیف کارگر بیکار مشمول قانون مزبور این است که رابطه همکاری کارگر با کارفرما علیرغم امکان بقاء و استمرار آن بدون میل و اراده کارگر قطع شده باشد. بنابراین بیکاری کارگر به لحاظ انقضاء مدت قرارداد موقت یا اتمام کار موقت از مصادیق ماده فوقالذکر محسوب نمیشود و دادنامه شماره ۱۸۴۰ مورخ ۲۸/۹/۸۱ شعبه اول تجدیدنظر دیوان مشعر بر فسخ دادنامه بدوی و رد شکایت و اعتراض شاکی در حدی که متضمن این معنی است موافق اصول و موازین قانونی میباشد. این رای به استناد قسمت اخیر ماده ۲۰ اصلاحی قانون دیوان عدالت اداری برای شعب دیوان و سایر مراجع ذیربط در موارد لازمالاتباع است.
رئیس هیات عمومی دیوان عدالت اداری – دری نجف آبادی