رای وحدت رویه شماره ۱۷۰ و ۱۷۱
بسمه تعالی
کلاسه پرونده: ۷۳۳، ۱۹۳/۸۲
شاکی: آقایان ۱- علی پورجوادخواه ۲- وجیهالله البرزی
موضوع: اعلام تعارض آرا صادره از شعب دوم، سوم و چهارم تجدیدنظر دیوان عدالت اداری
تاریخ رای: یکشنبه ۲۶ تیر ۱۳۸۴
شماره دادنامه: ۱۷۰-۱۷۱
مقدمه:
الف-۱- شعبه شانزدهم در رسیدگی به پرونده کلاسه ۷۹/۵۹ موضوع شکایت آقای مصطفی غلامی زانوسی به طرفیت سازمان تامین اجتماعی به خواسته برقراری حقوق بازنشستگی به شرح دادنامه شماره ۲۰۰۷ مورخ ۱۳۷۹/۱۲/۰۹ چنین رای صادر نموده است.
طبق گواهی مورخ ۱۳۷۸/۰۹/۲۲ شرکت ایران پوپلین مبنی بر آنکه جهت اخذ گواهی مهر استاندارد ایزو ۹۰۰۲ از تجارب چندین ساله ایشان و تجربه و آموزش نیروهای جوان در کارخانه استفاده گردیده و بعد از اخذ مهر استاندارد نامبرده از این کارخانه رفتهاند.
نظر مشورتی مورخ ۲۳/۱۲/۷۸ اداره کل قوانین مجلس شورای اسلامی مشعر است، اولا قانون بازنشستگی پیش از موعد بیمهشدگان تامین اجتماعی از تاریخ تصویب آییننامه اجرایی آن به مدت یک سال تمدید گردیده و حسب گزارش اداره تنقیح قوانین آییننامه در اجرای تبصره ذیل ماده واحده قانون تمدید مهلت در تاریخ ۱۳۷۰/۰۷/۲۸ به تصویب هیات وزیران رسیده که تا تاریخ ۱۳۷۱/۰۷/۲۸ قانون بازنشستگی معتبر بوده است؛ ثانیا آنچه به عنوان قطع مستمری و سایر مجازاتهای موضوع تبصره ۷ قانون یاد شده معرفی گردیده اشتغال افراد بازنشسته به عنوان حقوقبگیر میباشد.
با عنایت به تعریف حقوق در بند ۵ ماده ۲ قانون تامین اجتماعی مصوب ۱۳۵۴ که عبارت است از وجوه یا مزایای نقدی و غیر نقدی مستمر که در مقابل کار به بیمهشده داده میشود، بدیهی است اشتغال بازنشستگان موضوع این نظریه فاقد اوصاف مزبور بوده و توان حقوقبگیر را نداشتهاند. همانگونه که در نظریه مشورتی اداره کل قوانین آمده، مجازات قطع مستمری نسبت به بازنشستگان پیش از موعد با عنوان اشتغال به کار فاقد وجه حقوقبگیری تناسبی فیمابین جرم و مجازات نداشته؛ ثانیا تعریف حقوقبگیر در قلمرو قانون سازمان تامین اجتماعی بنا به جهات عدیدهای مشمول این نحو نمیگردد. لذا حکم به ورود شکایت و ابطال تصمیم قطع مستمری نامبرده را صادر و اعلام مینماید.
الف-۲- شعبه دوم تجدیدنظر در رسیدگی به پرونده کلاسه ۸۰/۱۶۹ موضوع تقاضای تجدیدنظر سازمان تامین اجتماعی نسبت به دادنامه شماره ۲۰۰۷ مورخ ۱۳۷۹/۱۲/۰۹ شعبه شانزدهم دیوان به شرح دادنامه شماره ۹۴۵ مورخ ۱۳۸۰/۰۹/۲۱ چنین رای صادر نموده است:
مراد مقنن از عبارت (عدم اشتغال بیمهشده به کار) در بند ۱۵ ماده ۲ قانون تامین اجتماعی مصوب ۱۳۵۴ موضوع تعریف حالت بازنشستگی عدم اشتغال به کار ثابت در کارگاه مشمول قانون کار در قبال دریافت حقوق یا مزد مستمر طبق ضوابط مقرر در باب حداقل و حداکثر ساعات کار و حقوق یا مزد است که تعمیم و تسری آن به ارائه خدمات خاص غیر مستمر در زمان و ساعات محدود با حقالزحمه معین بر مبنای توافق طرفین و قطع مستمری افراد بازنشسته مشمول قانون مذکور به واسطه آن ملاک موجه ندارد.
بنا به مراتب دادنامه تجدیدنظر خواسته که متضمن این موضوع است وفق موازین و مقررات قانونی صادر گردیده و ایراد و خدشهای برآن وارد نیست، لذا ضمن رد دادخواست تجدیدنظر خواهی دادنامه تجدیدنظر خواسته عینا تایید و استوار میگردد.
ب-۱- شعبه یازدهم در رسیدگی به پرونده کلاسه ۷۸/۱۰۹۷ موضوع شکایت آقای محمد فلاحنژاد به طرفیت سازمان تامین اجتماعی مرکز به خواسته لغو تصمیم قطع مستمری شاکی و برقراری مستمری بازنشستگی پیش از موعد به شرح دادنامه شماره ۱۳۱۳ مورخ ۱۳۷۹/۱۱/۱۸ چنین رای صادر نموده است:
نظر به اینکه در مجموع تصدی و اشتغال کار شاکی به عنوان حقوقبگیر در کارگاه معین و به طور تمام وقت احراز و اثبات نمیگردد و حسب اعلام شاکی با توجه به تجربیات و سوابق وی و در مدت زمان محدود و صرفا به منظور آموزش کارگران جوان و کمک به صورت پاره وقت در شرکت ایران پوپلین حاضر گردیده که بعد از آن دیگر در هیچ محلی مشغول به کار مورد نظر قانونگذار نبوده است. علیهذا با توجه به مراتب مذکور چون شاکی به کار دائم و با شرایط مقرر در قانون کار و دستمزد ثابت و معین مشغول نبوده و تسری ماده ۸ آییننامه اجرایی قانون تمدید مهلت قانون بازنشستگی بیش از موعد بیمهشدگان مصوب سال ۱۳۷۰ خصوص با توجه به اعتبار آن تا تاریخ ۱۳۷۱/۰۷/۲۸ نسبت به ارائه خدمات خاص و غیر مستمر و آموزش در مدت زمان محدود فاقد وجاهت قانونی بوده و شکایت شاکی را وارد تشخیص، ضمن نقض تصمیم متخذه و لغو آن حکم بر الزام سازمان تامین اجتماعی به برقراری مستمری بیمه بازنشستگی پیش از موعد را صادر میدارد.
ب-۲- شعبه چهارم تجدیدنظر در رسیدگی به پرونده کلاسه ت۴/۸۰/۳۴ موضوع تقاضای تجدیدنظر سازمان تامین اجتماعی به خواسته تجدیدنظر در دادنامه شماره ۱۳۱۳ مورخ ۱۳۷۹/۱۱/۱۸ شعبه یازدهم در پرونده کلاسه ۷۸/۱۰۹۷ به شرح دادنامه شماره ۳۲۲ مورخ ۱۳۸۱/۰۲/۳۰با رد تجدیدنظر خواهی دادنامه شعبه بدوی را عینا تایید نموده است.
ج-۱- شعبه ۲۱ در رسیدگی به پرونده کلاسه ۷۸/۱۱۶۰ موضوع شکایت آقای علی پورجوادخواه به طرفیت سازمان تامین اجتماعی استان گیلان به خواسته صدور حکم به برقراری مستمری بازنشستگی به شرح دادنامه شماره ۱۰۰۸ مورخ ۱۳۷۹/۰۷/۲۳ چنین رای صادر نموده است:
سازمان طرف شکایت اعلام نمود شاکی از تاریخ ۱۳۷۲/۱۰/۰۱ موفق به بازنشستگی گردیده و مستمری مربوطه لغایت شهریور ۱۳۷۷ را دریافت داشته و با توجه به قراداد و مورخ ۱۳۷۲/۱۰/۲۸ از تاریخ ۱۳۷۲/۱۰/۱۵ در شرکت ایران پوپلین اشتغال به کار داشتند که با کتمان اشتغال خود لغایت شهریور ۱۳۷۷ مستمری بازنشستگی نیز دریافت نموده است و لذا در استناد به تبصره ۷ ماده واحده قانون بازنشستگی پیش از موعد بیمهشدگان تامین اجتماعی مصوب ۱۳۶۷ که مقرر میدارد، «چنانچه بیمهشدگانی که براساس این ماده واحده بازنشسته شوند و مجددا به عنوان حقوقبگیر در کارگاهی به کار اشتغال ورزند ضمن قطع مستمری از استفاده مجدد این ماده واحده محروم خواهند شد.» لذا ادامه پرداخت مستمری از مهر ماه ۱۳۷۷ خودداری شده است.
بنا به مراتب مذکور اقدام سازمان طرف شکایت را در قطع مستمری وفق موازین قانونی تشخیص حکم به رد شکایت صادر و اعلام میدارد.
ج-۲- شعبه سوم تجدیدنظر در رسیدگی به پرونده کلاسه ۸۰/۹۳۳ موضوع تقاضای تجدیدنظر آقای علی پورجوادخواه به خواسته تجدیدنظر در دادنامه شماره ۱۰۰۸ مورخ ۱۳۷۹/۰۷/۲۳ شعبه ۲۱ بدوی دیوان به شرح دادنامه شماره ۱۴۰۰ مورخ ۱۳۸۰/۱۰/۰۸ چنین رای صادر نموده است:
با بررسی مدلول قرار داد فیمابین مشارالیه و کارخانه ایران پوپلین نظر به اینکه از طرف تجدیدنظر خواه نسبت به دادنامه تجدیدنظر خواسته اعتراض موجه و موثری به عمل نیامده و اشکالی که فسخ دادنامه بدوی را ایجاب نماید مشهود نیست، بنابراین با رد تجدیدنظر خواهی دادنامه بدوی عینا تایید میگردد.
ه-۱- شعبه دهم در رسیدگی به پرونده کلاسه ۷۸/۹۸۳ موضوع شکایت آقای وجیهالله البرزی به طرفیت سازمان تامین اجتماعی به خواسته برقراری مستمری پیش از موعد و پرداخت مستمری عقب افتاده به مدت یک سال به شرح دادنامه شماره ۹۷۰ مورخ ۱۳۷۹/۰۶/۱۰ چنین رای صادر نموده است:
اشتغال به کار شاکی طبق دلالت سوابق و اوراق پیوست دادخواست و غیره محرز و مسلم است و از مصادیق تبصره ۷ ماده واحده قانون بازنشستگی پیش از موعد مصوب ۱۳۶۸ میباشد؛ بنا به مراتب رای به رد شکایت صادر و اعلام میگردد.
ه-۲- شعبه دوم تجدیدنظر در رسیدگی به پرونده کلاسه ۷۹/۱۷۰۶ موضوع تقاضای تجدیدنظر آقای وجیهالله البرزی به طرفیت سازمان تامین اجتماعی به خواسته تجدیدنظر در دادنامه شماره ۹۷۰ مورخ ۱۳۷۹/۰۶/۱۰ شعبه دهم دیوان به شرح دادنامه شماره ۵۴۷ مورخ ۱۳۸۰/۰۶/۰۷ چنین رای صادر نموده است:
نظر به اینکه قطع مستمری بازنشستگی قبل از موعد تجدیدنظر خواه با توجه به انعقاد قرارداد مورخ ۱۳۷۵/۰۴/۰۹ منعقده بین تجدیدنظر خواه و شرکت ایران پوپلین صورت گرفته است که حاکی از وجود رابطه کارگری و کارفرمایی میباشد و نظر به اینکه اقدام سازمان تجدیدنظر خوانده به استناد تبصره ۷ ماده واحده قانون بازنشستگی پیش از موعد مصوب ۱۳۶۷ صورت گرفته است دادنامه تجدیدنظر خواسته خالی از اشکال تشخیص و تایید میشود.
هیات عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ فوق با حضور روسای شعب بدوی و روسا و مستشاران شعب تجدیدنظر تشکیل و پس از بحث و بررسی و انجام مشاوره با اکثریت آرا به شرح آتی مبادرت به صدور رای مینماید.
رای هیات عمومی
همانطور که در دادنامه شماره ۹۰ مورخ ۱۳۷۱/۰۵/۲۷ هیات عمومی دیوان عدالت اداری تصریح شده مراد مقنن از قطع حقوق بازنشستگی شخص بیمهشده در صورت اشتغال به کار پس از بازنشستگی به شرح مقرر در قانون تامین اجتماعی مصوب ۱۳۵۴ و قانون بازنشستگی پیش از موعد بیمهشدگان تامین اجتماعی مصوب ۱۳۶۷، اشتغال در مشاغل ثابت و مستمر با دریافت حقوق بوده و منصرف از امور محدود و موقت و غیر مستمر است. بنابراین دادنامههای شماره ۹۴۵ مورخ ۱۳۸۰/۰۹/۲۱ شعبه دوم تجدیدنظر و ۳۲۲ مورخ ۱۳۸۱/۰۲/۳۰ شعبه چهارم تجدیدنظر در حدی که مبین این امر است صحیح و موافق قانون تشخیص داده میشود.
این رای به استناد قسمت اخیر ماده ۲۰ اصلاحی قانون دیوان عدالت اداری در موارد مشابه برای شعب دیوان و سایر مراجع ذیربط لازمالاتباع است.




